۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۰ ثبت شده است

آیا قاچاقچی هستند؟ نیستند؟

در کشور ما، عمده‌ی لوازم الکترونیکی از خارج وارد می‌شود و این دو علت دارد:

یکی عقب افتادن ما از نظر فناوری داخلی

و دیگری عدم صرفه تولید داخل برای بسیاری از قطعات

در واقع سر ِ رشته‌ی این داستان در دست خارجی‌هاست. البته ما با اینکه این شرایط خوب هست یا نه ـ که خوب هم نیست ـ کاری نداریم. داستان بعد از این شروع می‌شود.

اگر ارز گران شود یا ارزان شود، وقتی در یک زمینه خاص تولید کننده داخلی نداریم ـ در واقع خیلی کم داریم ـ خیلی نگران ورشکستگی و رکود اقتصاد و هزار بدبختی دیگر نباید باشیم.

کل داستان هنوز مانده! باید بپذیریم که اگر واردات با ارز رسمی صورت می‌گیرد. در این میان یک نفر نا به کار است. یا دولت دروغ می‌گوید (که به هیچ عنوان طرفدار این نظریه نیستیم) یا وارد کننده‌ها دروغ می‌گویند یعنی از ارز دولتی استفاده می‌کنند و وانمود می‌کنند که به ارز بازار سیاه احتیاج دارند یا اینکه قاچاقچی هستند و ارز نقد (=ارز مناسب نقل و انتقالات غیر قانونی) لازم دارند.

ما به خاطر اینکه تحریم هستیم، ممکن است چند جا ارز نقد بخواهیم. اما موبایل که مشمول تحریم نیست. نمی‌تواند باشد چون در مورد لوازم الکترونیکی مصرفی، تولید کننده اگر نفروشد خیلی بیشتر ضرر می‌کند تا اینکه مصرف کننده نخرد و از این دست استدلال زیاد است که مثلاً اصلاً طرف مرض که ندارد بخواهد جوراب هم به شما نفروشد و اصولاً چه ربطی دارد؟

از طرفی در بازار کلی مجموعه هست که خیلی راحت کالایی را که آخر قاچاق هست به اسم گارانتی اصلی بفروشد! و خدمات خوب هم بدهد و من و شما بخریم، گران و احتمالاً برای آن قاچاقچیِ محتکرِ رنگِ نظارت ندیده دل هم بسوزانیم!

شما خواننده محترم هم اگر خودت یا دوست جون جونی‌ات در صنف فوق‌الذکر (منظور صنف محترم فروشندگان لوازم الکترونیکی نیست) هستند، و خواستی اینجا به ما فحاشی کنی! یادت بیاورم که این طایفه هرگز ضرر نکرده‌اند که به اسم تحریم و دلار و هزار بهانه دیگر در هر شرایطی بیش از لیاقتشان پول در آورده‌اند! و هرگز نظارت به اندازه کافی نبوده! و به لطایف‌الحیل خیلی کمتر از زحمت کشان دون پایه مالیات داده‌اند! و آن هایی شان که فرنگ دیده‌اند! به خاطر خدمت به من اینجا نمانده‌اند! بلکه مفت‌ترین پول‌ها را در می‌آورند!

اما چرا جمع بسته‌ایم!؟ دلیل دارد بازاری که رقابتی نباشد به درد سوختن هم نمی‌خورد! جنس خرید خدا ماه پیش را با 70 درصد سود فروختن! کالای قاچاق یا غیر قاچاق را به همان قیمت قاچاق به مصرف کننده نهایی فروختن اسمش صنف و اتحادیه و بازار نیست! چاپیدن دسته جمعی* مردم ـ به عنوان موتور محرک و بدنه اصلی نظام ـ است یا خیلی ساده تر، «با کافران چه کارت؟ گر بت نمی‌پرستی!»

* دسته جمعی هم برای فاعل است هم روی مفعول.

۰ ۰ ۱ دیدگاه

چرا جی میل رو قطع می کنی عزیزم؟

آقا ما از تقویت شبکه داخلی حمایت کردیم! کی گفتیم شیلنگ جی میل رو قطع کن!

هم یاهو هم هات میل بدبخت!

قربونت برم از کار و کاسبی افتادیم حضرت عباسی!

حالا پای اینترنت بی فیلتر با سرعت خدا نشستی نوش جونت!

یه نگاهی به ما بیچاره ها هم بکن!

۰ ۰ ۴ دیدگاه

اردوهای جهادی یک روزه

مدتی است که می‌خواهم در مورد اردو های جهادی یک روزه بنویسم.

چنین اردوهایی برای بچه‌های بی‌دغدغه ای که کم کم بزرگ می‌شوند و روند طبیعی بریده شدن پای آن‌ها از اردوهای جهادی است، توصیه می‌شود. زیرا هم درگیر کار و زندگی و ازدواج می‌شوند، و هم «پیر» می‌شوند و دیگر هر چند همانند دیروز و بیشتر ضرورت‌ها را درک می‌کنند اما بردن همان‌ها به اردو های جهادی سخت‌تر می‌شود، خاصّه اینکه این روزها تنها گذاشتن زن و بچه خیلی قبیح‌تر از دیروزها است.

برای رفع چنین مشکلاتی می‌شود به اردو های جهادی یک روزه فکر کرد. چنین اردو هایی قبلاً و البته نه با این نام در مجموعه های پزشکانی که برای معاینه رایگان تهی دستان و فراموش شدگان به نقاط دور افتاده می‌رفتند رواج داشته است. در اینجا قصد دارم بگویم که میسر است این کار را برای بقیه اقشار متخصص نیز نهادینه نمود.

برای مثال برای برآورد و شروع مطالعه یک پروژه، برای بررسی و نظارت بر یک پروژه، برای آموزش هایی که می‌تواند به صورت منقطع صورت بگیرد (برای مثال آموزش‌های مرتبط با بهداشت، بهداشت محیط، بهداشت حرفه ای، محیط زیست و انرژی)، برای تعمیرات دوره ای کوتاه مدت تجهیزات یا تأسیسات می‌توان اردو های جهادی یک روزه داشت.

برای کارهای فرهنگی هم همین طور است، شاید هیچ لازم نباشد که عده‌ی عظیمی با کلی سر و صدا در یک جا اردو بزنند اما اگر عده کم و مدت نیز کوتاه باشد شاید اثرات خوبی داشته باشد.

کم کم می‌شود کار را دست خود مردم نقاط محروم داد. جایی که بیکاری بیداد می‌کند و نیروی غیر متخصص زیاد است این خیلی بهینه نیست که گروه و دسته بیاید برای آجر چینی و بنایی.

۰ ۰ ۰ دیدگاه

روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن

تبریک می گوییم و در این بهار آزادی جای شهدا را خالی می کنیم

فردا همه با هم در عید الهی پیروزی انقلاب اسلامی در گردهمایی انقلابی مردم حاضر می شویم و هر چند ناچیز خون شهدا را پاس می داریم.

۰ ۰ ۱ دیدگاه

میزبانی داخلی وب سایت اداره ها و شرکت های دولتی

ما کلی وب سایت دولتی داریم که اگر همین ها در ایران میزبانی شوند شرایط کلی تفاوت می کند. هم اینترنت را می شود ارزان تر کرد و هم می شود با سرعت بالاتر عرضه کرد. همه ی اینها با این فرض است که موانعی که آقایان برای عدم کاهش قیمت اینترنت می گویند واقعی باشد که ان شاءالله چنین است.

خیلی هم صورت خوشی ندارد که خبرگزاری های انقلابی ما، وب سایت های دولتی ما، وب سایت های نیروگاه های ما و خیلی جاهای دیگر که میزبانی ایمیل هم حتی می دهند، سرورش مثلاً در کانادا باشد.

۰ ۰ ۱ دیدگاه

هنوزم جنگل گوشه، شهیدان خون به جوشه

گیله مردان، پا برهنه ها (مستضعفان)

ای کسانی که از قافله مانده اید

این بهار انقلاب را

نگذارید زمستان شود

اگر سر به سر بمیریم

بی کفن مانند لاله

....

شاعر: شیون فومنی

خواننده: حمید رضاپور

* از دوره راهنمایی از حمید رضاپور خاطرات خوب داشتم

از این جا می توانید نماهنگ مشت کاری انقلابی از صدا و سیمای گیلان را ببینید و بشنوید

۰ ۰ ۱ دیدگاه

لطفاً درست بنویسید!

حتی گوگل هم! گوگل عزیز عبارت صحیح لطفاً می باشد!

۰ ۰ ۲ دیدگاه

ارز من غیرت است

هستم

بدون اینکه طلا داشته باشم

ارز من غیرت است

من پولادم

طلا را از حلقوم بی شرف ها در می آورم

گلوله می سازم

حنجره‌ی ترسو های گردنکش را هدف می گیرم

من پولادم

شکی نیست

هستم

اکنون معرکه‌ی اثبات است

نفت از اول سیاه بوده

مال ما نبوده که غصه ی فروشش را داشته باشیم

شاید نفت میراث زمین است

که باید بماند

برای قلیلی از صالحان

که میراث خور مجاهدان باشند

و بقیه خوراک زمین اند

مادری که فرزندان خود را می گیرد

و نفت را نگه می دارد

بگذار کمتر بخوریم

بگذار این 18 درصد برای خودمان بماند

و مردمان حج رونده ی ما

18 درصد نفت ما را صرف خرید نکنند

و آنگاه نگران این نباشیم

که شاه خیکی حجاز، فلکه ها را باز کند!

۰ ۰ ۵ دیدگاه

گناه صداقت

در قاموس اهالی این دهکده

گناهی بزرگ تر از خلوص و صداقت نیافته ام!

۰ ۰ ۱ دیدگاه


وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.