خاطره ای از مسابقهی طراحی خودروهای الکتریکی
مرگ ممد اگه بذارم!
روز آخر مسابقهی ملی طراحی خودروهای الکتریکی، در آزمون برد بیشینه با یک بار شارژ باتری، عدهی زیادی از داورها و هیئت اجرایی رفته بودند به سایت برگزاری آزمون تعلیق، پس تعداد افراد اجرایی و داورها در پیست آزمون برد رو به کاهش بود.
جرم انگاری دروغ
همیشه این سؤال در ذهنم خود نمایی میکرده است؟
مرز جرم انگاری و بی خیالی کجاست؟
چرا دروغگویی را به عنوان یک جرم مستقل نمیشناسیم امّا نشر اکاذیب را در یک نشریه جرم میدانیم؟
--
مردى بـه رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله و سلم) عـرض کـرد: اى رسـول خـدا، چـهـار کـار خوشایند من است:زنا، شـرابـخوارى، دزدى و دروغ. اما هر کدام را که بفرمایید به خاطر شما ترک مى کنم حضرت فرمود: دروغ را رها کن مرد رفت و تصمیم گرفت، زنا کند اما با خودش گفت:پیامبر از من مى پرسد (که زنـا کـرده اى یـا نـه)،اگـر انکار کنم، قولى را که به ایشان داده ام شکسته ام و اگر اقرار کنم، حد مى خورم سپس تصمیم گرفت دزدى کند، بعد تصمیم گرفت شراب بخورد، اما هر بار همین فکر رابـا خود کرد لذا نزد رسول خدا برگشت وعرض کرد: شما راه را به کلى بر من بستید، من همه این کارها را رها کردم. (میزان الحکمه،ج11)
آیا دروغگویان تأیید صلاحیت می شوند؟
افرادی که به مسئولین دفتر رهبری دروغ بستند و نمایندگان مردم را فریب دادند، آیا برای دور بعدی نمایندگی مجلس، تأیید صلاحیت می شوند؟!
کاش آخوندی وزیر احمدی نژاد بود!
چه کسی ضد انقلاب است؟
چه کسی ضد انقلاب است؟
کسی که اغنیا را رها می کند و از افراد کمتر بهره مند مالیات می گیرد؟
کسی که فراوردههای نفتی تولید داخل را انگ می زند و می رود از خارج می آورد؟
کسی که آمار کشتههای هموطنانش از تصادفات خودروهای بی کیفیت نادیده میگیرد و خودش خودروی با کیفیت سوار میشود؟
کسی که باور دارد ما قدرت رقابت در صنعت و امثالهم نداریم؟
کسی که دروغ می گوید؟
جیگر داشته باش!
سلام بر همه ی مخاطبان عزیز
در این قصد دارم پس از مدت ها کمی دوباره چند جمله ای مانند آنچه این روزها سخن می گویم بنویسم.
واقعا بی وجدان بودن و نامرد بودن عجب زهری است. دروغ عجب آفتی است. بدتر از همه این است که انسان آتیش به آتیش دروغ بگوید و بعد خود را راستگو بنامد. اگر کسی درون خودش اعتراف به گناه نداشته باشد توبه چه قدر سخت است و اگر دیگران در مقابل این گناهان سکوت کنند و گناه یک طایفه با بی تفاوتی یک جامعه به کل جامعه تسری پیدا کند چه خواهد شد؟؟
چرا قضیه را شوخی می گیریم؟ آن آقایی که اگر به جای پوست و گوشت و استخوان از چوب بود تا حالا ده ها بار همگی مجبور می شدیم تلویزیون های نو خریداری کنیم (آن هم فقط به علت شکسیتگی صفحه ی نمایش ناشی از فشار آوردن چوب دراز از پشت صفحه). چرا این همه دروغ می گوید؟
چرا کسی جیگر ندارد؟ چرا کسی حداقل متعرض دروغ های آشکار نمی شود؟
این قدر دروغ زیاد شده که راست گفتن دارد قبیح می شود. دروغ کلامی، دروغ عملی، دروغ شاخدار، دروغ پروازی و دروغ سیاه آن قدر زیاد شده که نگو.
بر کسی پوشیده نیست که قهرمان انقلاب کپک اگر رای آورده بود هنوز آقای م. ه. بهرمانی داشت ول می گشت و گردنش هم کلفت تر شده بود. اما کسی حرف نمی زند؟
همه کلاه خودشان را چسبیده اند. چرا یک جیگر دار پیدا نمی شود؟
عرف یک میلیاردی قرارداد بازیکنان فوتبال!
خبر را خوب خواندم. شما هم اگر دوست داشتید بخوانید:
«نژادفلاح گفت: کسی بدش نمیآید بهترینها را در پرسپولیس داشته باشد، توقع دارم آنهایی که دوست دارند به پرسپولیس اضافه شوند با رقمهای پرسپولیسی با ما صحبت کنند. نمیدانم قطریها چقدر به حسینی پول دادند اما اگر حتی بخواهد با 2 میلیارد به پرسپولیس بیاید اما به بقیه بازیکنان 200-300 میلیون بدهیم تضادی به وجود میآید که خیلی خوب نیست.
وی تأکید کرد: در هر صورت پولی که بازیکن میگیرد باید عرف فوتبال ایران و پرسپولیس باشد الآن عرف تقریباً یک میلیارد تومان است و اگر خلعتبری، حسینی و رحمتی بخواهند با این رقمها بیایند چرا نخواهم این بازیکنان را در تیمم داشته باشم.»
حالا سؤال من این است که چرا این بازیکنان عرف قراردادشان برای یک سال 1 میلیارد تومان باشد و از بیت المال داده شود بعد صندوق نوآوری و شکوفایی برای وامهای خیلی کمتر (حدود 100 میلیون) (وام! نه کمک مالی بلاعوض) از شرکتهای دانش بنیان وثیقهی ملکی بخواهد!!!؟؟
لینک خبر:
وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسانها نکاتی هست که دستکم در ظاهر متناقض میرسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.