خاطره ای از مسابقه‌ی طراحی خودرو‌های الکتریکی

خاطره ای از مسابقه‌ی طراحی خودرو‌های الکتریکی

مرگ ممد اگه بذارم!

روز آخر مسابقه‌ی ملی طراحی خودروهای الکتریکی، در آزمون برد بیشینه با یک بار شارژ باتری، عده‌ی زیادی از داورها و هیئت اجرایی رفته بودند به سایت برگزاری آزمون تعلیق، پس تعداد افراد اجرایی و داورها در پیست آزمون برد رو به کاهش بود. دکتر دورعلی، من، مهدی عطائی، سهیل کیانی پور، داوران خط و چند نفر دیگر مانده بودیم. کمبود نیرو که در مسابقه‌ی طراحی خودرو الکتریکی محسوس بود، باعث شد تا کم‌کم برخی افراد در قسمت‌هایی کار کنند که از قبل برای آنها تدارک دیده نشده، فی المثل می‌شد دکتر دورعلی را ببینیم که ماشین هل می دهد. یک جایی بود، که یکی از تیم‌ها کمکی می خواست، همه داشتیم ناهار می‌خوردیم دکتر دورعلی ایستاده غذا می خورد، سهیل از سر میز ناهار بلند شد که برود کمک، دکتر دورعلی به او گفت مرگ ممد اگه بذارم! سهیل کیانی پور آمد، گفت این ممد کیه؟ بچه‌شه؟ دست جمعی خندیدیم و گفتیم محمد اسم خودشه دیگه!

۰ ۰
۲ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۲)

زنده باد دورعلی


یا علی، دورعلی!
خدا حفظشون کنه برای کشور و امثالشون رو زیاد کنه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.