۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پاییز» ثبت شده است

باز مهر آمده است

باز مهر آمده است

عجیب می آید بوی کاغذ بوی چوب

بوی لوازم تازه ی الکترونیکی که در چین ساخته شده اند

بوی غفلت

بوی خون

بوی درد مادری مجنون

می آید از دور

آوای جنگاوران و دلیران

در پس غدر و نامردی

می آید

صدای چوپان دروغ گو

از صدای دلیران بلند تر است

توهین می کند، مسخره می کند

الآن فکر می کند که توپ تکانش نمی دهد

من فکر می کنم

که گرگ ها گوسفندانش را نخوردند

سگ های گرگی اهالی روستا بودند!

جنگ نزدیک است

آماده باشیم

تا از میان مردان و نامردان

مرد بیرون آییم

سر بلند از هر بحران

مهر 91


پ. ن. یاد شعر مهر قبلی افتادم.

۰ ۰ ۲ دیدگاه

لایه ی مرزی

"رخت ها را بکنیم

آب در یک قدمی است"

دو دره بازی نکنیم

کنکور نزدیک است

گرچه می گویند روی ساحل نزدیک اپلای می کنند اپلای کنندگان در میان اپلای کنندگان

ما شاید

دیر جنبیدیم

ضریب جنبدگی مان کم بود

پوست مان کلفت شد

لایه ی مرزی که زیادی شود

انتقال حرارت کند می شود

داغ می شویم

می سوزیم

جنبشی لازم است

پوستمان کلفت تر باید

منقلب باید شد

جریان درهم باید

عقل را جدی بگیریم

در پایان پاییزیم

امتحان نزدیک است

آذر ۸۷

۰ ۰ ۲ دیدگاه


وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.