نعمت های معمول

نعمت های معمول

خدایا! توفیق بده که شکرگزار نعمت هایی باشیم که حتی آن ها را نمی بینیم!

خیلی نعمت ها هست که نمی بینیم، برای مثال یکی نعمت سلامتی است و دیگری امنیت که وقتی خدای ناکرده از دست بدهیم می فهمیم. نعمت پدر و مادر، نعمت اقوام خوب هم که خوب خیلی ها آن را طبیعی تلقی می کنیم.

نعمت دوستان خوب که چه قدر آدم شرمنده می شود.

نعمت تولد در یک محیط اسلامی که کم کم نسل های جدید از دست داده اند!

نعمت کم اشتباه بودن که خیلی ها آن را از خودمان می دانیم.

بقیه اش را که نگفتم، شما بگویید.

الحمدلله

۰ ۰
۱۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۱۰)

خدا خیرت بده مصطفی جان.
الان خیلیها به خاطر وضع معاش و گرونی ها ناشکری میکنن.
در حالی که قدر همین امنیتی که توی کشور هست و توی بیشتر کشورهای منطقه نیست (افغانستان، پاکستان، یمن، تونس، مصر، ترکیه، سوریه، بحرین، سودان، فلسطین (حتی فلسطین اشغالی!!)، لبنان، عراق و ...) رو نمیدونیم.
به عقیده ی من همین گرونی ها هم یکی از دلایلش کم تقوایی تعدادی از مردمه. از دانه درشتهایی که خون مردم رو توی شیشه کردند، تا بقال و نانوایی که کم فروشی یا گرون فروشی میکنن، تا کاسبی که با دروغ گفتن به مشتری، درآمدش رو از حلال بودن خارج میکنه، تا کارمندی که سرکار بیشتر وقتش رو با چک میل و تحلیل سیاسی میگذرونه و ... . اگر این بی تقوایی ها نبود، قطعا برکت به این سرزمین سرازیر می شد.
و اگر اهل سرزمینی ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، به حتم برکات را از آسمان و زمین بر ایشان می گشودیم... (سوره مبارکه اعراف، آیه 96)
توکل به خدا

یکی از نعمتهای خیلی مهمی هم که خدا بهمون عطا کرده، به دنیا اومدن توی کشور اسلامیه. این نعمت رو امام حسین توی دعاشون ذکر میکنن و خدا رو به خاطر اینکه در دروان حکومت اسلامی قرار دارن شکر میکنن در حالی که در حکومت بنی امیه قرار داشتن.

ما باید اعتقادات بعضی مذاهب رو ببینیم تا واقعا قدر اسلام رو بفهمیم.
توی هند یا ژاپن ممکنه روی یه سنگی بشینی بعد یهو بریزن سرت تا سرحد مرگ کتکت بزنن، بعد بفهمی اون سنگه خداشون بوده!!!
خیلی از آسیاییها چون پایه ی اعتقادی محکمی نداشتن، وقتی باد کمونیسم اومده و قدرت داشته، اونها رو با خودش برده. وقتی هم که باد لیبرالیسم قدرت گرفته، باز اونها رو با خودش کشونده.
یا توی مسیحیت و یهودیت تحریف شده که قدرت خدا رو برابر با قدرت شیطان یا انسان میدونن و چه بسا شیطان و انسان رو قوی تر میدونن.

خب اینها کی رو دارن که بهش پناه ببرن؟ از کی میتونن کمک بخوان...
الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله.
الحمد لله...

توفیق-شکرگزار-شرمنده-کم اشتباه
اصلاً تو عقابی، تو پروانه‌ای، اصلاً تو دوست خوبی...

:دی

قیافه ی وحشت زده ی میانماری ها 2 روزه جلو چشمامه :(

نعمت امنیت عجب نعمتیه

شکر کردن هم توفیق می خواد ؛ نعمت "توفیق برای شکر" !


سلام مهدی کجایی دلم برات تنگ شده

جواااااد!
کجااااایییی؟
التماس دعا داریم برادر.
از مصطفی جویای احوال شما هستم رفیق
دل من هم برای شما تنگ شده

پاسخ:

۱۰ آبان ۹۱، ۱۷:۳۵
عجب شبکه‌ی اجتماعی ای راه انداختیم ها!

سیدسروش‌مهدی مویدی

۱۰ آبان ۹۱ ، ۲۲:۳۸
به قول یه بنده‌خدایی بعضی نعمت‌ها مثل آب که ماهی رو فراگرفته، طوری ما رو احاطه کرده‌ن که اگه دقیق نباشیم اصلا وجودشون رو حس نمی‌کنیم و فکر می‌کنیم از الزامات حیات هستن و همیشه بوده‌ن و تا ابد هم خواهند بود.

یکی از نعمت‌هایی که حداقل من به شخصه اغلب اوقات ازش غافلم، نعمت «عبادت کردن»ه.
یعنی خب در نظر اول ممکن‌ه به نظر بیاد که انسان داره نیت می‌کنه برای انجام عبادت برای تقرب به خدا(!). اما واقعا اون نیت از کجا می‌آد؟


حاشیه:

از قول یک کاسه‌ی داغتر از آش:

به نظر می‌رسه که بعضی دوستان این‌جا رو به خاطر اسمش (کافه حزب‌الله) با کافه‌های دیگه عوضی گرفتن!
دوستان عزیز و نسبتا محترم!
اگه خرج پیامک زیاده، آی‌دی هم رو که دارین؛
گمون نکنم میل زدن خرجش بیشتر از نظر گذاشتن باشه!
تازه پرایوسی (همون حریم خصوصی) بیشتری هم داره.

البته اگه آقا مصطفی مشکلی نداره من کی باشم که بگم از این‌جا به عنوان چت‌روم استفاده نکنین.

ولی به نظرم زشت‌ه! لااقل یه کلمه هم راجع به نوشته نظر بدین یا وانمود کنین که به نوشته هم اهمیت دادین؛ مثلا:
«خوب بود»، «ادامه بده»، «لذت بردم»، «می‌شد بهتر بگی» و «به منم سر بزن!»یا ...

یا حق

پاسخ:

۱۱ آبان ۹۱، ۰۰:۴۶
سخت نگیر سید
عرض ارادت!
عیدت مبارک!

کبوتر سپید

۱۰ آبان ۹۱ ، ۲۲:۵۱
 یکم : چهارشنبه های آخر سال بیشتر از همیشه قدر امنیت را می دانم
دوم :
الهی شکر برای آرامش روحی مان ...
سوم :
الهی شکر به خاطر  همه آنچه  می توانستی و به ما ندادی شکر به خاطر نداشته هایمان
همه آنچه که بر شمر دید حقیقتا" شکر دارند شکری واجب ،وجب به وجب تا آسمان هفتم ....معتقدم همین ها را هم بخواهیم شکر گزاری شان کنیم وقت کم می آوریم .دعای عرفه امام حسین علیه  السلام و نیایش های سیّد الساجدین گواه نعمت های بی شمار رب ودودمان اند ....  اما به نظرم باید برای نداشته هایمان هم شکر کنیم ،یکی نداشته های واجب که اگر بودند حُسن بود  و دیگری نداشته هایی که نبوده و همان بهتر که نیستند  مثل حسد ،بخل،کینه و ....اما نداشته های واجب ؛گاهی مهم است که جواب اینکه چرا قادر بخشنده مان که هیچ چیز خوبی را از ما دریغ نمی کند،نعمتی را به ما نمی دهد یا پس می گیرد را پیدا کنیم  . شاید خدا می خواسته با همین ندادن ها برایمان چیزهایی را روشن کند . نداشته هایی که  بودنشان واجب بوده اما حالا که نیست می توانیم  کاربردش را بهتر بفهمیم مثلا" داشتن چشم سالم ! یک جز اش را بررسی می کنیم   همه می توانیم درک کنیم که نداشتن پلک چشم چقدر زجر آور است .کاری ندارد فقط کافی است برای مدتی محدود پلک نزنیم و تا آنجا که می توانیم چشممان را حرکت ندهیم دو مساله  ایجاد می شود . باز بودن چشم = نداشتن پلک و به یک جا خیره شدن = فلج بودن عصب های سوم و چهارم و ششم که وظیفه حرکت چشم را برعهده دارند!!! حالا این اشک است که از چشمانمان سرازیر می شودو دیگر بند نمی آید تا پوششی برای چشمت پیدا کنی و وقتی اطبّا از گذاشتن پلک در حد میلی متر صحبت می کنند آنوقت اینجاست که می توانی بدانی قادر لم یلد چه قدر عالم است و مدبّر و آدمی  چه اندازه ناتوان ...همان خدایی  که همه چیز را روی حساب به ما بخشیده نه کم نه زیاد درست به اندازه ! پلک زدن چیزی  است که شاید کمتر به آن بیاندیشیم اما همین پلک زدن هزار جور خاصیت دارد که یکی از آن هزار تا مرطوب ماندن قرنیه چشم است

اللّهم رضا برضائک و تسلیم بامرک

التماس دعا

حق با سیده ببخشید
البته ما قبلا خوب است to all رو به مصطفی دادیم
دوم اینکه توفیق زیارت روزانه حضرتشون رو هم داریم و نظرات رو شفاهی میدم
سوم اینکه منم دست به وبلاگ شدم البته به صورت پاره وقت خواستید سر بزنید
javadkheiri.blog.ir

پاسخ:

۱۱ آبان ۹۱، ۱۳:۴۱
سلام
عرض تبریک
خوش آمدید!
شما را لینک فرمودیم

محمد جواد خیری

۱۵ آبان ۹۱ ، ۲۰:۲۸
آره امروز قدر یکیشون رو ندونستم 2 تا اتاق از هم فاصله گرفتیم

پاسخ:

۱۶ آبان ۹۱، ۰۰:۰۶
غلام معرفتت هستم

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.