بیزارم از وفای تهران
هر روز و هر زمان
بیزارم
از محمد خان
آن نامرد قجر
که این جهنّم را برگزید
تا از همین حالا
به خیلیها محیط باشد
شهری
که در آن منکری، چه امر کنی، چه نهی
شهری که سکوت در آن پسندیده است
وقتی ذیحق باشی
و فریاد ستوده وقتی مدّعی باشی
شهری
که در آن ارتزاق از راه حلال سخت
و کسب حرام آسان است
بیزارم از وفای تهران
شهری که تنفس در آن مشکل است
شهری که در آن بیشتر مسائل وارونه حل میشوند
شهری که در آن وحدت متفرق میشود
بیزارم از وفای تهران
که شهر نیست
مخروبهای است با ظواهر شهری
مخروبهای بنا شده بر فاضلاب
بیزارم از وفای تهران
شهری که سرعت
در کوچهها از بزرگراهها بیشتر است
شهری که فساد
در آن نهادینه شده
بیزارم از وفای تهران
شهر غدر و فریب
شهر اعدام شیخ فضل الله به دست تازه به تهران رسیدهها
شهر پاکدشت، شهر کرج، شهر بومهن
شهر پراید
آن مرکوبِ نفرین شده
شهری که در آن بوی مرگ به مشام میرسد
از هر خم گیسویِ درهمِ خیابانها
شهری که یک طرفه است
بی بازگشت
تا جهنم
شهری که در "طرح" است
از 6:30 صبح تا 6:30 صبح فردا
همهی چیز های خوب
یک مصیبتی دارند
شهری که در میان دنیا
دنیا تر است
و در میان دنیا
ادنی تر
شهری که هیچ روباهی
از هیچ گرگی عبرت نمیگیرد
و شیر نمیشود
شهر لاشخورها
شهر مغرورها
شهر دروغگوها
مخروبهی انسانها
شهر بیماریهای اخلاقی مسری
شهر بیماریهای جسمی غیر واگیر
شهر دهک های بالا
شهری که بیزارم
از وفای آن
دائماً
هر روز و هر زمان
شهری که مدینهی فاضلهاش
نیویورک است
از کرباسچی تا قالیباف
شهری که فیلتر است
شهری که شکسته
با یک ستاره که در شمالِ نیمهیِ جنوبیِ شهر
پیر شده است
ستارهای با اشتیاقِ سهیل
ولی همیشه دیدنی
شهری که در آن کبوترها رو به اضمحلالند
و پرندهها بنجل میشوند
شهری که خاطره ندارد
شهری فراموشی زده
شهری که زنگ خطر ندارد
شهری که خطر است
جایی که در آن قبر
از جسد گرانتر میشود
و قبر
همان زمین است
شهر مشاوران املاک
شهر حباب
حباب طلا
حباب مسکن
حباب انسانیت
شهر رشد
آن دروغ بزرگ
شهر موشها
که هیچ کدام مستحق ترحم نیستند
مصطفی حسن پناه ـ ۲۳ مرداد نود
دیدگاهها (۷)
توسط:علی
۲۳ مرداد ۹۰ ، ۰۱:۰۲
توسط:منتظر
۲۳ مرداد ۹۰ ، ۰۱:۰۴
توسط:بنده ای از شهر باران های نقره ای
۲۴ مرداد ۹۰ ، ۲۳:۳۵
توسط:مهدی ادیب
۲۵ مرداد ۹۰ ، ۰۹:۰۳
توسط:دیانی
۲۵ مرداد ۹۰ ، ۰۹:۳۶
توسط:مویدی
۲۶ مرداد ۹۰ ، ۲۳:۴۷
توسط:عبدالوهاب
۰۶ شهریور ۹۰ ، ۱۳:۲۵