ذکر کافهچی
محاورات کافهچی:
- - -
مشتری: حاجی 2 تا قهوه و 2 تا چایی محبت میکنید؟
کافه چی: التماس دعا!
مشتری ها رو به شاگرد (هاج و واج) ...
شاگرد: منظورشون اینه که در خدمتیم!
چند دقیقه بعد ...
/گفت و گوی مبهم، صدای استکانها و فنجان .../
مشتری: حاجی میشه یه برش کیک پرتقالی برام بیارین؟
کافه چی: التماس دعا!
شاگرد: یعنی ایشون الان کار دارن، هروقت تونستن چشم، و یا شایدم کیک تموم شده باشه ...
/با تعجب به اوستا نگاه میکند/
مشتری: حاجی دستت درد نکنه، قهوه تون خوشمزه تر از قبل بود
کافه چی: التماس دعا
شاگرد: یعنی نوش جانتون و به جاش در حقشون دعا کنید!
...
کافه چی خیلی آهسته به شاگرد میگوید: اینو خوب اومدی!
مشتری ها: ما رفتیم حاجی، خدانگهدار...
کافه چی: التماس دعا
التماس دعا
التماس دعا ...
-----------------
دعا بفرمایید برای حاج آقا مجتبی و یک حمد شفا بخونید برای شفای همه بیماران.
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا
چرا به بیان آمده ام؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اثاث کشی وبلاگ کافه حزب الله به بیان، دلایل زیادی دارد:
1. جامع و کامل بودن امکانات در اینجا
2. سرور های داخلی
3. عدم وجود تبلیغات در وبلاگ
البته این انتقال آزمایشی است و در صورت بروز مشکلات جدی ناگزیر خواهم بود به جای قبلی برگردم.
پ. ن. با همکاری دوستان با صفا در بیان، توانستم، پست ها، نظرات و لینک ها را با اینجا انتقال دهم. بر همین اساس احتمال بازگشت به بلاگفا هی کمتر و کمتر می شود.
وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسانها نکاتی هست که دستکم در ظاهر متناقض میرسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.