۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزه» ثبت شده است

لقمه‌های راز

این دهان بستی دهانی باز شد         تا خورنده‌ی لقمه‌های راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب              سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی          پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن         بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام؟    امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر؟       یک شبی بیدار شو دولت بگیر


مولوی

۰ ۱ ۲ دیدگاه


وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.