۲۶ بهمن ۱۳۹۱ ، ۱۶:۴۶
مصطفی حسن پناه
کدام یک زشت تر است و کدام یک گرانتر؟
رویای تولید ملی!
در تصویر اول تغییری ظاهری میبینیم که با دست توانای متخصصان داخلی انجام شده است.
تصویر دوم نمای عقب تندر 90 را بدون تغییر نشان میدهد.
چرا تصور می کنیم که تولید ملی اتفاق افتاده است؟ وقتی قیمت بالاتر میرود! و تولید جدید قادر نیست قبلی را منسوخ کند! کیست که از قالبهای برش چیزی بفهمد تا بگوید تغییر دادن ظاهری محصول موجود فقط پس از تولید کافی از آن محصول و اشباع کامل بازاری که رقبا هم در آن حضور دارند معنی دار است.
حتی اگر بپذیریم که بین ایران خودرو و سایپا رقابت وجود دارد که این هم توهمی بیش نیست، چگونه ممکن است یک اتومبیل را هر دو تولید کنند!
هزینههای به قول دوستان «فیس لیفت» این خودروها وقتی در تولید نوع اول آنها درمانده میشویم جز از جیب خریدار بدبختی که مجبور به خرید است و پول نفت که در قالب تسهیلات و کمکهای دولتی پرداخت میشود، از کجا میآید؟
۰۸ بهمن ۱۳۹۱ ، ۰۷:۲۲
مصطفی حسن پناه
قیمتهای جدید؛ محصول بیتفاوتی مردم و مسئولین!
حالا که دیگر کارد به استخوان رسیده و هیچ کس به توصیههای ما گوش نکرده است شاید هم کاری نتوان کرد.
اگر:
1. تعرفهی واردات خودرو سالی 10 درصد کاسته میشد.
2. خودروهای وارداتی را از روی «تنگ نظری» «لوکس» نمینامیدیم.
3. خودروسازی واقعاً خصوصی راه افتاده بود.
4. مردم در خرید اتومبیلهای بی کیفیت تأمل میکردند.
امروز قیمت خودروها این قدر گران نبود!
۱۹ مهر ۱۳۹۱ ، ۰۱:۰۰
مصطفی حسن پناه
انتقاد از وضعیت خودرو سازی در ایران؛ نه غر زدن، نه حدیث نفس!
همه برای خودرو سازان داخلی، خودرو سازان داخلی برای هیچ کس!
---
ملّی:
داستان خودروی ملی که یاد دوستان هست. اول پژو پرشیا بود که بعد شد سفیر بعد شد پارس! همان پژو 406 فرانسوی با دل و جیگر پژو 405 و البته با رنگ و لعاب ملی!
بعدتر سمند آمد که به قول مجلهی گل آقای خدا بیامرز:
«به بادی جملهی اعضاش بند است
همان خودرو که نام آن سمند است
به تبلیغات ملی نام دارد
ولی در اصل made in England است»
پلت فرم های ایرانی هم که شاهکار بودند یعنی کسی باور می کرد بشود پراید را هم کرد خودروی ملی!
کامیون ملی کاوه هم که افتضاحش مملکت را گرفت!
با دو کلمه خیلی بازی شده متأسفانه یکی کلمهی خودکفایی یکی هم کلمهی ملی!
امسال که سال تولید ملی است باید تکلیف این داستان مشخص بشود!
---
کیفیت:
به راستی اگر خودروی ملی ما سال 79 زاده شده بود، اکنون وضعیت خودرو سازی ما این بود؟
اگر امروز مردم تندر 90 را می پسندند و آن را ترجیح می دهند به پژو 405 و خانواده اش، فنآوری خودرو سازی ایران خودرو و اعوان و انصارش نیست که رشد کرده بلکه این رنو است که از پژو محصول بهتری ساخته! که الحمدلله هیچ کدام زیر بیرق ایران خودرو و سایپا رشد نکرده اند.
---
سر مست از کاهش تولید و رکود اقتصادی:
غم انگیزتر داستان کسانی است که اتومبیل را خریده اند و از افزایش قیمت آن خوشحال هستند! که این خوشی نه از ثروت مند شدن است که همان میزان ارزش پول پایین آمده است بل متأسفانه این خوشی خوشی پایین تر رفتن فرو دستان و بالا رفتن اختلاف فقیر و غنی است.
----
آقای ایران خودرو!
به قول کاوهی آهنگر و از زبان حکیم فردوسی:
اگر هفت کشور به شاهی تو راست
چرا رنج و سختی همه بهر ماست!
پ. ن. از این هم تلگرافیتر بتوانیم، مینویسیم. وقت شمای با مرام که این وبلاگ را میخوانی، ارزش دارد.
پ. ن. 2: این خبر را که خواندم، به ذهنم رسید که قیمت حاشیهی بازار را می توان به قیمت کارخانه نزدیک کرد. قیمت کارخانه را که نمی توان به قیمت بازار نزدیک کرد! یعنی فقط در صورت افزایش عرضه و تحویل های فوری قیمت بازار به قیمت کارخانه نزدیک می شود و گرنه قیمت بازار همیشه از قیمت کارخانه گران تر است.
---
ملّی:
داستان خودروی ملی که یاد دوستان هست. اول پژو پرشیا بود که بعد شد سفیر بعد شد پارس! همان پژو 406 فرانسوی با دل و جیگر پژو 405 و البته با رنگ و لعاب ملی!
بعدتر سمند آمد که به قول مجلهی گل آقای خدا بیامرز:
«به بادی جملهی اعضاش بند است
همان خودرو که نام آن سمند است
به تبلیغات ملی نام دارد
ولی در اصل made in England است»
پلت فرم های ایرانی هم که شاهکار بودند یعنی کسی باور می کرد بشود پراید را هم کرد خودروی ملی!
کامیون ملی کاوه هم که افتضاحش مملکت را گرفت!
با دو کلمه خیلی بازی شده متأسفانه یکی کلمهی خودکفایی یکی هم کلمهی ملی!
امسال که سال تولید ملی است باید تکلیف این داستان مشخص بشود!
---
کیفیت:
به راستی اگر خودروی ملی ما سال 79 زاده شده بود، اکنون وضعیت خودرو سازی ما این بود؟
اگر امروز مردم تندر 90 را می پسندند و آن را ترجیح می دهند به پژو 405 و خانواده اش، فنآوری خودرو سازی ایران خودرو و اعوان و انصارش نیست که رشد کرده بلکه این رنو است که از پژو محصول بهتری ساخته! که الحمدلله هیچ کدام زیر بیرق ایران خودرو و سایپا رشد نکرده اند.
---
سر مست از کاهش تولید و رکود اقتصادی:
غم انگیزتر داستان کسانی است که اتومبیل را خریده اند و از افزایش قیمت آن خوشحال هستند! که این خوشی نه از ثروت مند شدن است که همان میزان ارزش پول پایین آمده است بل متأسفانه این خوشی خوشی پایین تر رفتن فرو دستان و بالا رفتن اختلاف فقیر و غنی است.
----
آقای ایران خودرو!
به قول کاوهی آهنگر و از زبان حکیم فردوسی:
اگر هفت کشور به شاهی تو راست
چرا رنج و سختی همه بهر ماست!
پ. ن. از این هم تلگرافیتر بتوانیم، مینویسیم. وقت شمای با مرام که این وبلاگ را میخوانی، ارزش دارد.
پ. ن. 2: این خبر را که خواندم، به ذهنم رسید که قیمت حاشیهی بازار را می توان به قیمت کارخانه نزدیک کرد. قیمت کارخانه را که نمی توان به قیمت بازار نزدیک کرد! یعنی فقط در صورت افزایش عرضه و تحویل های فوری قیمت بازار به قیمت کارخانه نزدیک می شود و گرنه قیمت بازار همیشه از قیمت کارخانه گران تر است.
وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسانها نکاتی هست که دستکم در ظاهر متناقض میرسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.