۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام عصر» ثبت شده است

حماسه‌ی سیاسی مبارک باد!

الحمد لله رب العالمین

با عنایت ویژه‌ی حضرت ولی‌عصر (روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء)، تدبیر مقام معظم رهبری، بصیرت روزافزون و علاقه‌ی ناگسستنی ملت شریف ایران به نظام اسلامی حماسه‌ی سیاسی رقم خورد. ما این پیروزی را به مقام معظم ولایت فقیه (دام عزه)، ملت بزرگ ایران و رئیس جمهور منتخب، جناب آقای حجة الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی تبریک عرض می‌کنیم. امیدواریم ایشان در تحقق آرمان‌های ملت شریف ایران، پاسداری از خون شهدا، تقویت عزت و اقتدار ملی، حمایت از تولید ملی و تحقق حماسه‌ی اقتصادی موفق باشند.

به فضل الهی ایشان رییس جمهور همه‌ی ملت خواهند بود و اینجانبان برای تحقق چشم انداز بیست ساله، رشد همه جانبه‌ی کشور، ایستادگی قاطع در برابر دشمنان و اهداف نیک دیگر در کنار ایشان و دیگر خدمتگزاران خواهیم بود.

مصطفی حسن پناه و مرتضی عمویی

25 خرداد 92

۰ ۰ ۲ دیدگاه

آقا به خدا ما

آقا به خدا ما

سر در توبره‌ی هیچ پدرسوخته ای نداریم

حتی از بیت المال هم حقوق نمی گیریم که بخواهد برسد به یکی از قوای سه گانه یا جاهای دیگر

ما هیچ نفعی نداریم

مگذار از دود این آتش به چشم ما برود

ما

نه شاه دوست هستیم

نه مافیا

نه محزب

نه استوانه

نه فرزند ملت

نه مقنن

نه قاضی

نه سردار

نه امیر

نه مدیر کل

نه وزیر

نه سرپرست

نه نماینده

نه رییس

نه باطل کننده

نه ارتقا دهنده

نه فامیل

نه برادر

نه مشاور

نه قوه

نه مجلس

نه دولت

نه زمین خوار

نه «از اولش ثروتمند»

نه ....

خودمان را به شما سپرده ایم

آنهایی را که کشتی مان را سوارخ می کنند

به دست «ناخدا»

به دریا بریز

۰ ۰

بال‌های شیعه

فرانسیس فوکویاما استاد رشتة اقتصاد سیاسی بین‌الملل و مدافع ارزشهای سیاسی غربی، سال‌ها پیش در نشست تل آویو که درباره موضوع شیعه شناسی تشکیل شده بود اظهار داشت‌:

 

" شیعه بسان پرنده‌ای دارای دو بال سبز و سرخ است. این دو بال پر قدرت او را به افقی دور دست می‌برد که تیر ما به آن نمی‌رسد! بال سبزش فرهنگ انتظار مهدی موعود است و بال سرخ اش شهادت طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده است ، این پرنده علاوه بر این دو بال دارای محافظی به نام ولایت فقیه است که آن را از حوادث خطرناک حفظ می‌کند"

خداوندا بغض و کینه‌ی انقلابی را از ما مگیر.

۰ ۰ ۶ دیدگاه

حرف‌های آخر پاییز

کم‌کمک آخر پاییز می‌شود و آمار کبوترها دستمان نیست

آمار عقاب‌ها نیز

و کم داریم

خیلی کم داریم

وجود مقدس مصلح بزرگ را

چه قدر هم که زمستان بدون او سخت است

و ارزش‌های پوشالی که در غیبت او شکل گرفته‌اند

چه قدر دلیر شده‌اند و اذیت می‌کنند!

قاط زده‌ایم و نعره می‌زنیم

و نیست که ما را در آغوش بگیرد

و تنهاییم

منتظر پیروزی

که دست نخواهد داد

جز در «غرقآب خون و عرق»

و آماده نیستیم

خوابمان گرفته

و منتظر مرگیم

بیا

بیدارمان کن

گرممان کن

ما را در آغوش گیر

و پیروزی را [در آغوش گیر]

پیش از مردنمان

پیش از مردنمان

ما خون داریم

که هدیه است

به «سرباز» شما


اواخر پاییز 91

۱ ۰ ۷ دیدگاه

امیر

جمعه به شب کشیده و امیرم نیامده
آه از هفته‌های بدون امیر
۱ ۰ ۲ دیدگاه

صدقه برای دل آقا

علامه امینى رحمة الله علیه شب عاشورا براى امام زمان (عج) صدقه کنار می‌گذاشتند و می‌گفتند: امشب قلب حضرت در فشار است.
۰ ۰

میلاد منجی عالم بشریت

خبرگزاری فارس: مرحوم غلامرضا قدسی با سروده‌ای زیبا درباره امام زمان حضرت مهدی موعود(عج) از چشم‌انتظاری خویش و تمامی شیفتگان حضرتش می‌گوید.

به گزارش خبرگزاری فارس، سروده مذکور با عنوان « مصلح کل» به شرح زیر است:

 

ای که در حسن کسی همسر و همتای تو نیست

سرو  افراخته  چون  قامت  رعنای  تو   نیست

 جلوه‌ی ماه فلک چون رخ زیبای تو نیست

کیست آن کو به جهان واله و شیدای تو نیست

 

  گر چه پنهان ز نظر روی  نکوی تو بود

  چشم ارباب بصیرت همه سوی تو بود

 

آتش عشق تو در سینه نهفتن تا کی

طعنه ز اغیار تو ای یار شنفتن تا کی

همه شب از غم هجر تو نخفتن تا کی

روی نادیده و اوصاف تو گفتن تا کی

 

چهره بگشای ز رخسار که دیدن دارد

سخن از لعل تو ای دوست شنیدن دارد

 

اگر ای مه ز ره مهر بیایی چه شود

غنچه‌ی لب به تکلّم بگشایی چه شود

نظری جانب عشّاق نمایی چه شود

همچو بلبل به چمن نغمه سرایی چه شود

 

بی گل روی تو گلزار ندارد رونق

از صفای تو صفا یافته گیتی الحق

 

روی زیبای تو ای دوست ندیدم آخر

نغمه‌ی روح فزایت نشنیدم آخر

گلی از گلشن وصل تو نچیدم آخر

چون هلال از غمت ای ماه خمیدم آخر

 

روز ما تیره‌تر از شب بود از دوری تو

زده آتش به دل ما غم مستوری تو

 

دل بود شیفته‌ی طره‌ی مویت ای دوست

جان به لب آمده از دوری رویت ای دوست

چشم ما هست شب و روز به سویت ای دوست

کس نیاورد خبر از سر کویت ای دوست

 

ره نبردیم به کوی تو و خون شد دل ما

رفت بر باد فنا از غم تو حاصل ما

 

خاطر ما ز فراق تو پریشان تا چند

خانه‌ی دل بود از هجر تو ویران تا چند

دوستان از غم تو بی سر و سامان تا چند

در پس پرده‌ی غیبت شده پنهان تا چند

 

پرده ای ماه فروزنده ز رخسار فکن

تا جهان را کنی از نور جمالت روشن

 

شب تار همه را ماه دل‌افروز تویی

داور و دادرس و دادگر امروز تویی

عارفان را به خدا معرفت‌آموز تویی

مصلح کل تویی و بر همه پیروز تویی

 

هر که آزاده و دانشور و صاحب‌نظر است

بهر اصلاح جهان منتظِر منتظَر است

 

ما همه بنده، تویی صاحب ما، سرور ما

چون تویی در همه جا حامی ما یاور ما

نبود جز تو کسی قائد ما، رهبر ما

در پناه تو بود ملّت ما، کشور ما

 

سایه‌ی لطف تو تا بر سر احباب بود

دل ز مهر تو چو خورشید جهان تاب بود

 

ما همه عاشق دلداده و جانانه تویی

صدف دین خدا را دُر یکدانه تویی

رهبر مردم آزاده و فرزانه تویی

قدمی رنجه نما صاحب این خانه تویی

 

خانه‌ی صبر ز هجران تو گردید خراب

از ره لطف و کرم منتظران را دریاب

 

خاطر آشفته چنین پیرو قرآن مپسند

بیش از این ذلّت این جمع پریشان مپسند

بی‌پناه این همه افراد مسلمان مپسند

دوست را دستخوش فتنه‌ی دوران مپسند

 

تا به کی نزد کسان بی‌کس و یاور باشیم

چند از دوری روی تو در آذر باشیم

 

سوی ما کن نظری از پی دلدارری ما

تا تو از لطف نیایی به هواداری ما

که کند غیر تو از مهر و وفا یاری ما؟

که دهد خاتمه آخر به گرفتاری ما؟

 

ما همه منتظر مقدم فرخنده‌ی تو

تا ببینیم مگر چهره‌ی تابنده‌ی تو

 

دل افسرده‌ی ما را ز غم آکنده ببین

مسلمین را ز هم این‌گونه پراکنده ببین

آشنا را بر بیگانه سر افکنده ببین

جمع در ظاهر و از تفرقه شرمنده ببین

 

چه بگویم که تو خود آگهی از راز نهان

باری آنجا که عیان است چه حاجت به بیان

 

بی تو ما در کف بیگانه گرفتار شدیم

غرق محنت ز هوسرانی اشرار شدیم

خون جگر از ستم دشمن مکّار شدیم

در بر خلق جهان خوارتر از خار شدیم

 

اجنبی پای چو در کشور اسلام نهاد

هستی ملّت ما را ز جفا داد به باد

 

سالها دم زده از مهر ولایت "قدسی"

فکند کاش سر خویش به پایت "قدسی"

می‌کند صبح و مسا مدح ثنایت "قدسی"

تا کند جان خود از شوق، فدایت "قدسی"

 

چه شود گر کنی از لطف به حالش نظری

تا که از نخل وصال تو بچیند ثمری

 

غلامرضا قدسی

۰ ۰ ۲ دیدگاه


وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.