تو بگو مولا جان
مابی سلیقه ایم تو حاجات مابخواه
ورنه گدا مطالبهی آب ونان کند
دعایت میکنم
برادر
دعایت میکنم
که در زندگی ات به آدمهای عوضی بر نخوری
و اگر برخوردی به تو گزندی نرسد
و اگر رسید به نحو مقتضی جبران شود
---
دعایت میکنم
که در زندگیات به لقمهی حرام بر نخوری
و هرگز به کسی برای تحصیل آن کمک نکنی
---
دعایت میکنم
که دشمنانت خوار و رسوا باشند
و جز برای حق با کسی دشمنی نکنی
---
دعایم کن
که دعاهایی که در حق تو کردم
در حق خودم هم مستجاب باشد
یا من یجیب المضطر اذا دعاه
یا مَنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء َ ارْحَمْنِی وَ اکْشِفْ مَا بِی مِنْ غَمٍّ وَ کَرْبٍ وَ وَجَعٍ وَ دَاء
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء
ذکر کافهچی
محاورات کافهچی:
- - -
مشتری: حاجی 2 تا قهوه و 2 تا چایی محبت میکنید؟
کافه چی: التماس دعا!
مشتری ها رو به شاگرد (هاج و واج) ...
شاگرد: منظورشون اینه که در خدمتیم!
چند دقیقه بعد ...
/گفت و گوی مبهم، صدای استکانها و فنجان .../
مشتری: حاجی میشه یه برش کیک پرتقالی برام بیارین؟
کافه چی: التماس دعا!
شاگرد: یعنی ایشون الان کار دارن، هروقت تونستن چشم، و یا شایدم کیک تموم شده باشه ...
/با تعجب به اوستا نگاه میکند/
مشتری: حاجی دستت درد نکنه، قهوه تون خوشمزه تر از قبل بود
کافه چی: التماس دعا
شاگرد: یعنی نوش جانتون و به جاش در حقشون دعا کنید!
...
کافه چی خیلی آهسته به شاگرد میگوید: اینو خوب اومدی!
مشتری ها: ما رفتیم حاجی، خدانگهدار...
کافه چی: التماس دعا
التماس دعا
التماس دعا ...
-----------------
دعا بفرمایید برای حاج آقا مجتبی و یک حمد شفا بخونید برای شفای همه بیماران.
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا
وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسانها نکاتی هست که دستکم در ظاهر متناقض میرسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.