۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد مقاومتی» ثبت شده است

چرا چای وارداتی می‌تواند ارز ازران دریافت کند؟

ارز ارزان یک نوع یارانه است. اگر برای واردات ارز ارزان اختصاص داده شود مانند آن است که به کالای وارداتی یارانه داده شود. برای مثال یارانه به گندم یا آرد یا برنج وارداتی می‌تواند با استناد به الزام تأمین نیازهای اساسی مانند خوراک انسان‌ها توجیه پذیر باشد. بر این اساس اولاً باید تولید داخلی کالایی که ارز ارزان‌تر می‌گیرد یا اساساً غیر ممکن باشد یا مقدار تولید آن برای مصرف کافی نباشد در ثانی با توجه به کمبود ارز، آن کالا باید جزو نیازهای مهم باشد. حالا چای چگونه است؟ تولید داخلی ندارد؟! حیاتی و اساسی است؟!

کشور ما صادرات چای هم دارد :)

۰ ۰ ۰ دیدگاه

از شغل خود چه می‌خواهیم؟

در این مقاله قصد داریم مطالباتی که یک مهندس مسلمان از شغل خود دارد را بررسی کنیم.

... شغل ما نمی‌تواند نسبت به ایجاد شغل و سرمایه گذاری در جامعه بی‌طرف باشد. هر یک از ما باید در شغلی خدمت کنیم که ضمن افزایش بهره‌وری با افزایش اشتغال و سرمایه‌گذاری نیز همسویی داشته باشد. بر همین اساس شغل ما نباید به انباشت غیر مولّد ثروت و کاهش عدالت اجتماعی کمک کند ...

مقاله‌ی کامل با فرمت پی‌دی اف را در پایین ببینید.

نظرات در این پست فوری نمایش داده می‌شوند و در تکمیل مقاله به کار بسته خواهند شد.


از شغل خود چه می‌خواهیم؟

۰ ۰ ۳ دیدگاه

یارانه برای رایانه

معلوم نیست کدام فاضلی رایانه را جزو کالاهای لوکس قلمداد و ما را گرفتار کرده است! این دیگر چه جور الویت بندی است؟ الآن هر کس اگر بخواهد یک شرکت کشاورزی تأسیس و علوفه تولید کند هم به رایانه احتیاج دارد.

اصلاً بحث یارانه روی ارز نیست. بدیهی است که وارادات اقلام لوکس و تزیینی از جمله مبلمان و تمام تجهیزات اداری، لباس و منسوجات، شامپو و صابون، انواع نوشیدنی و شکلات و آبمیوه، لیف و سنگ پا و اسباب بازی و عروسک و کفش و چرم و خیلی اقلام دیگر که مشابه داخلی داشته باشند و درج هر کدام از آن‌ها در اینجا داد یک طیف را در می‌آورد، باید ممنوع باشد تا اصلاً بحث نرخ ارز برای آن‌ها طرح نشود.

اما رایانه چه سنخیتی با اقلام بالا دارد؟ مشابه داخلی دارد؟ به درد نخور و لوکس است؟ چرا ارز ارزان برای واردات آن وجود ندارد؟

۰ ۰ ۱ دیدگاه

صلاحدیدت را به دریا بریز، سلاح را بردار و به جمجمه‌ات شلیک کن!

حق بگوییم حتی اگر تلخ باشد!

ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) برای تجدید بنای کعبه هیچ کس را مورد استعمار قرار ندادند.

امروز می‌خواهیم در مورد گردن کلفت های پدرسوخته صحبت کنیم و رفتارشان در مقابل توزیع عادلانه‌ی ثروت. توزیع عادلانه‌ی ثروت حرص بعضی‌ها را بدجوری در می‌آورد. یکی از حرف‌های شدیداً مفتی که زده می‌شود این است یارانه «رواج خوردن و خوابیدن است!» و چه قدر سیاه است صورت بعضی‌ها که این حرف را می‌زنند!

یارانه موجب می‌شود که بعضی از چرخه‌های ظالمانه شکسته شود. معلوم است کارگری که عمر و جوانی را داد تا «هیچ» درو کند هرگز نباید به روند ظالمانه‌ی جاری ادامه دهد و مدل «دیوار چین» و «اهرام ثلاثه»‌ی لعنتی باید یک روزی متوقف شود. یعنی چی؟ کارگران فرو دست بمیرند تا گردن کلفتان در جامعه‌ی ایده‌آل خودشان همیشه فرسنگ‌ها از تحریم و رکود و تورم جلوتر باشند و لباس فخر بپوشند و فرو دستان، خودشان را «احمق» و «بی‌سواد» بپندارند و آرزوی مرگ کنند؟ و دستمزد آن‌ها را جوری تعیین کنیم که فقط نمیرند و ترجیحاً در سال دوم بازنشتگی بمیرند!

یارانه‌ی تولید که این همه حرف از آن زده می‌شود مگر در غیر از قالب نهاده‌های انرژی مفت که به صنایع بی خاصیت ما سال‌های متمادی بی حساب و امروز با حساب پرداخت می شود قابل پرداخت است؟ تسهیلات کم بهره که خوب به اهلش همیشه داده شده است!!

یارانه همیشه پرداخت شده است. آیا در گذشته یارانه منجر به هرچه بیشتر خوردن و خوابیدن و فربه شدن طبقات خاصی نشده است؟ اینکه یک کارگر فرش باف که تمام عمر مثل یک ماشین کارکرده است بتواند مقابل کارفرمای گردن کلفت از خدا بی خبر قامت راست کند و نگران گرسنه ماندن خانواده اش نباشد گامی به جلو نیست؟ اکنون فقط فهرست یارانه گیرندگان مورد بازبینی است. چرا بعضی‌ها این قدر شلوغ می‌کنند، آیا دغدغه‌ی آن ها واقعاً «تورم» و رشد نقدینگی است؟

من تصور می‌کنم با مبلغ فعلی یارانه‌ها - البته قبل تورمی که اتفاق افتاد - می‌شد زیر بار ظلم نرفت ولی روزی یک وعده غذا خورد. روزی یک وعده غذا شاید خنده دار باشد، اما باید بدانید که این خود در برخی کشورها یک تعریف از «خط فقر» است.

اینکه کارگران یک کارخانه چند ماه حقوق نگیرند ولی همچنان از بدبختی و ناچاری و نه عشق و علاقه به مرام و اخلاق کارفرمای مسلمان و دیندار خود، به کار ادامه دهند چه مفهومی دارد؟ اگر کارخانه‌ای نتواند اقتصاد کند، چرا نیروهای متخصص آن نتوانند به رقیب اش مهاجرت کنند؟ اینها خیلی مرتبط «نظام تأمین اجتماعی»، «بیمه»، «یارانه‌ها» و «ارزش انسان» است و دعوای اصلی سر همین آخری است.

یارانه‌ای که در گذشته استمرار خور و خواب و گسترش طولی و عرضی طبقه‌ی پول داران همیشه بی پول و گردن کلفتان ثروت اندوز ـ که هر از چند گاهی ثروت های مخفی شان چون دم خروس بیرون می‌زند ـ را تضمین می‌کرد، توزیع عادلانه‌اش امروز برای خیلی‌ها مسئله شده است.

* حرف زیاد است، توان نوشتن است که کم است.

۰ ۰ ۴ دیدگاه

سیاست های اشتباه

منظورم دولت نیست. خوب تر بگویم اصلاً دولت منظورم نیست، منظورم آقایان کارشناس نوابغ اقتصاد که توپ تکانشان نمی دهد است. منظورم آن هایی است که سال آخر این دولت را ـ در کمال نا مردی ـ با سال آخر دولت های قبلی مقایسه می کنند است.

یک نمونه از این نظرات

در مورد ارز اول چند تا از نظرات این نابغه ها را عرض کنم:

1. ممنوع کنید واردات را.

از این دست نظرات خیلی خوب است؛ یعنی خیلی مفرح و روح بخش هستند. یک نابغه‌ی دیگر گفته 80 درصد واردات اضافی است. سوال من این است: یعنی کامپیوتر، تجهیزات پزشکی، قطعات صنعتی، آلیاژ های مورد نیاز، تجهیزات نفتی، بذر، دارو های خاص، چوب، کاغذ و هزار قلم اثاث ضروری دیگر فقط بیست درصد است؟

آن هایی که می گویند واردات خودرو باید ممنوع شود، آیا فکر نمی کنند قیمت خودرو های موجود در بازار چند برابر خواهد شد؟ و آیا نمی دانند که قیمت خودروی خارجی قیمت تولید داخلی را نیز تعیین می کند.

خیلی جالب است که نقض غرض یکی از اصلی ترین آفات این دوستان است.

بله من هم معتقدم نباید بین ارز دولتی و آزاد فاصله زیاد شود. اما اینکه واردات ممنوع شود به قاچاق رونق می دهد. اصلاً دولت ارز را چه قدر می تواند ذخیره کند؟ اصلاً دیگر چرا نفت بفروشد؟

2. خوب نفت هم نفروشید!

عجب! این دسته خیلی جالب تر هستند. کل داستان این است که دشمن به هدفش که همانا حذف ما از داد و ستد جهانی است نرسد. بعد این دوستان می فرمایند کلاً صادرات و واردات متوقف شود.

3. داد و ستد دلار ممنوع باشد.

باز هم خیلی عجب! کجای دنیا داد و ستد ارز ممنوع است؟ داد و ستد نباید ممنوع باشد، باید شفاف باشد. انبار کردن ارز باید ممنوع باشد. اکنون متأسفانه نظارتی وجود ندارد. همین مقدار ارزی که دست مردم است اگر در بانک باشد چه قدر خوب می شود.

4. قیمت ارز را ثابت نگه دارید!

جدا از اینکه اگر داد و ستد دلار ممنوع باشد، قیمت ارز چه معنایی می تواند داشته باشد؟ وقتی تورم روی ریال در بهترین حالت دو رقمی است. چه کسی گفته نرخ ارز باید ثابت بماند. پارادوکسی که این دوستان به آن پاسخ نمی دهند این است که اگر تورم وجود داشته باشد، ارز گران می شود، یا اینکه بالا رفتن نرخ ارز تورم ایجاد می کند یا هر دو.

---    ---    ---

اما چند نکته‌ی دیگر:

الف. ببینید دوستان علاقه مند یا منتقد دولت، نمی شود دستور بدهیم ارز دانشجویی متوقف شود! ارز مسافرتی متوقف شود. ارز نفتی هم در بازار عرضه نشود، بعد قیمت ارز اصطلاحاً Sky Rocket نشود!

ب. چرا هیچ کس تحریم ها را در نظر نمی گیرد؟ خوب انتقال ارز مشکل دارد. اسکناس هم محدودیت های خودش را دارد. در این میان عده‌ی کثیری هم وارد بازار شوند و برای انبار کردن اسکناس بخرند، چه اتفاقی می افتد؟

ج. در پازل دشمن بازی کردن کاری است که خیلی ها می کنند. اشاره ی دوباره به موضوع مرغ مسخره است. همان موقع هم خبری نبود، الآن کیلویی 4250 است در خیابان کارگر شمالی تهران.

د. اگر دشمن که قسمت عظیمی از اقتصاد دست اوست، به شما پول ندهد (ارز) طبیعی است که قیمت ارز بالا برود. حالا این خیلی احمقانه نیست که ذخایر ارز ـ که در طول چند سال جمع شده ـ را به رایگان بدهی به بازار که مثلاً تعادل ایجاد شود؟ بله این به معنای حواب دادن تحریم نیست. کسی هم مدعی این نشده است. بالا رفتن ارز روند خروج ارز را کند می کند. در هر حال بالا رفتن قیمت ارز و اینکه بگوییم متأثر از تحریم است به معنای مخالفت با ولی فقیه نیست. بیانات ایشان هم در دیدار روز 12 مهر نود و یک با نخبگان نشان می دهد که بالأخره یک گردنه‌ی تاریخی وجود دارد، که در حال عبور از آن هستیم.

ه. آن هایی که تحلیل های سوپر انقلابی دارند، می دانند که خیلی از حرف های زیبایشان به معنای تعطیلی تجارت است؟ همه ی این آدم هایی که بی کار می شوند، اصلاً مهارت دارند بروند در بخش تولید؟

و. آیا جز تخصیص ارز با نرخ شناور به واردات دارای اولویت و دانشجویی و مسافری راه دیگری هم برای کنترل بازار ارز وجود دارد؟ آیا دولت ـ البته با تأخیر ـ همین راه را پیگیری نمی کند؟

۱ ۰ ۴ دیدگاه


وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.