در مخالفت با حذف یارانهِی سی درصد افراد یارانه بگیر:
الف. تبعیض موجب فساد میشود. اگر میشد ملاحظهی فقر افراد را در بحث توزیع بیتالمال کرد، امیر المؤمنین میدانست که عقیل چه قدر فقیر است. البته شاید این مثال خیلی مرتبط نباشد. تبعیض موجب فساد میشود؛ حرف و حدیث پیش میآید، رانت و گمان رانت قطعاً! افراد زیادی در اعلام مشخصات خود صادق نخواهند بود، این امر مورد یقین است.
- ولی فقیه (حفظه الله) در مورد خمس یارانه فرموده اند که خمس ندارد زیرا سهم هر فرد از بیت المال است.
ب. وضعیت فعلی راهکار دارد. یعنی کمبود منابع مالی راهکار دارد، منحصراً فهرست اقدامات را میآوریم:
1. تشدید اختلاف پلکانهای مصرف در قبوض (عدم تغییر قیمت آب و برق و گاز در قسمت مصرف بهینه و افزودن قیمت در پلههای بالاتر)
2. افزایش قیمت فرآوردههای نفتی و عدم
تزریق نقدی یارانه، مقداری را برای جبران کسری نگاه دارند و مابقی را به قسمت
بهداشت و درمان عمومی (بخشی که فقرا را شدیداً در فشار قرار میدهد) تزریق کنند. همهی اینها در صورتی است که اعتقاد داشته باشند که تزریق نقدینگی است که موجب تورم میشود. هر چند کسریای وجود ندارد!
3. مالیات بر در آمد و دارایی با پلکانهای صحیح به توزیع صحیح ثروت کمک میکند. اثر این اقدام خیلی بیشتر است چون بعضی از اغنیا میزان فرار مالیاتی شان از صد برابر یارانهی دریافتی خود و خانوادهشان بیشتر است.
ج. حقیقتاً اغنیا اگر یارانهشان حذف شود، دیگر به مسکن و دلار حمله نمیکنند؟ چیزی که باید فهمیده شود این است که نظام مالیاتی و بانکی اگر اصلاح نشود، حذف یارانهی افرادی که ممکن است با اغنیا اشتباه گرفته شوند، هیچ فایده ای ندارد.
د. چه کسی رویش خواهد شد که بگوید یارانه میگیرد؟ آیا با دسته بندی مردم به دو طبقهی یارانه بگیر و یارانه نگیر، اختلاف طبقاتی پر رنگ تر نخواهد شد؟ پر رنگ تر شدن اختلاف طبقاتی مشکلات زیادی دارد، در حالی که رایگان شدن بهداشت و درمان (یا خیلی ارزان شدن آن) و ارائهی بیمههای همگانی درمانی بلاعوض مطلقاً آن مشکلات را ندارد.
در مقابل حذف یارانهی اغنیا جز راحت تر شدن تأمین یارانه برای دولت چه ثمری دارد؟
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.