به نقل از
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13920605001278
افشین آبشناسان، فرزند ارشد شهید آبشناسان نیز اظهار داشت: در اولین سالهای جوانی و در آغاز مراحل رشد فکری و عقلانی خود، با پدیده انقلاب اسلامی مواجه شدم. پس از پیروزی انقلاب نیز با تمام وجود در خدمت انقلاب اسلامی و دفاع از مظلومین و محرومین بود. زمانی که استکبار جهانی جنگ را بر ملت ما تحمیل کرد، پدرم به همراه سایر رزمندگان به جبهه رفت و تا زمانی که شهید شد، مردانه و باایمان در صف اول نبرد حضوری فعال و مؤثر داشت.
وی به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: یادم میآید وقتی که تحصیلات متوسطهام را به پایان بردم، قصد کردم به سربازی بروم و این موضوع را با پدرم در میان گذاشتم و او نیز مرا تشویق به خدمت کرد. بعضی از دوستان و آشنایان انتظار داشتند پدرم ترتیبی بدهد که من در جای راحتی خدمت کنم و این مطلب را با او در میان گذاشتم، اما پدرم به هیچ وجه با این امر موافق نبود و از من خواست که مثل سایر افراد، داوطلب بروم و ثبتنام کنم و هرجا که مقرر شد به خدمت بپردازم. من هم همین کار را کردم و در نتیجه قرعهکشی، مأمور خدمت در نیروی دریایی شدم.
مادرم این مطلب را به پدرم اطلاع داد و او در حالی که نفسی به راحتی کشید گفت: الحمدلله که در نیروی دریایی از من دور و متکی به خود خواهد بود. پدرم نگران بود مبادا من به نیروی زمینی بروم و به او نزدیک باشم و به قول خودش مایه دردسر او بشوم. به هر حال در بندرعباس مشغول انجام وظیفه بودم که خبر آمد باید در اسرع وقت به تهران بروم. من بدون آنکه علت را بدانم عازم شدم اما پیش خود فکرهایی میکردم و احتمالاتی را میدادم تا آنکه درون هواپیما و از طریق روزنامه مطلع شدم پدرم شهید شده است.
من حالا فهمیدهام که راه رستگاری، گام نهادن در خط ولایت فقیه و گردن نهادن به اوامر امام و اعراض کردن از منکراتی است که ایشان نهی میفرمودند.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.