در این مقاله قصد داریم مطالباتی که یک مهندس مسلمان از شغل خود دارد را بررسی کنیم.
... شغل ما نمیتواند نسبت به ایجاد شغل و سرمایه گذاری در جامعه بیطرف باشد. هر یک از ما باید در شغلی خدمت کنیم که ضمن افزایش بهرهوری با افزایش اشتغال و سرمایهگذاری نیز همسویی داشته باشد. بر همین اساس شغل ما نباید به انباشت غیر مولّد ثروت و کاهش عدالت اجتماعی کمک کند ...
مقالهی کامل با فرمت پیدی اف را در پایین ببینید.
نظرات در این پست فوری نمایش داده میشوند و در تکمیل مقاله به کار بسته خواهند شد.
دیدگاهها (۳)
مهدی ادیب
۲۲ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۱۳
شرمنده که نشد زیاد سربزنم
موضوع مهمیه. اینکه آدم قبل از اینکه با یه شرکتی بره مذاکره کنه و ببینه خوب پول میدن یا نه! ببینه اون شرکت اصولا جایی هست که ارزش کار کردن رو طبق معیارهای اسلامی داره یا نه.
در پناه خدا باشی عزیز جان
ما رو هم دعا کن
م.م
۲۶ فروردين ۹۲ ، ۱۴:۵۹
حالا گیریم آن شرکت ارزش کار کردن ما را خیلی خیلی داشته باشد، تا آن جا که احساس دِین کنیم
اما از نظر مالی تأمین کننده نباشد
آیا ما در آن شرکت کار کنیم؟
کار نکنیم؟!
غصه بخوریم؟
هیچ کدام؟
---
بحث این است که اکثر انتخاب های شغلی ما به خصوص در این شهر بزرگ، تک بعدی اند،یا مادی یا معنوی
سهند
۲۸ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۰۰
1- شغل ما نباید مجبورمان کند که دروغ بگوییم، تظاهر و ریاکاری کنیم، از زدن حرف راست بترسیم.
2- در محیط کار باید احساس اعتماد و اطمینان بالایی بین افراد وجود داشته باشد و مشورت به عنوان یک اصل پایهای در همه امور و تصمیمات مهم مورد توجه قرار گیرد.
3- شغل ما باید برنامهای بلندمدت به سوی اهداف مشخص داشته باشد و چشماندازی از پیشرفت و تعالی دائمی ارائه دهد.
4- محیط کار باید از آدمهایی که به دنبال تفریح و وقت تلف کردن هستند، یا لااقل دنبال یادگیری و انجام بهینه کارها نیستند، خالی باشد. چرا که این افراد سایر کارمندان را نیز فاسد خواهند کرد.
نقدها به مصطفی:
1- اینکه ما به خارج مهاجرت نکردیم فقط به خاطر کشور نیست، به خاطر حفظ خودمون و فرزندان آیندهمون هم هست. اساسا به نظرم اگر فکر ما اینطور باشد که «خارج از ایران بهتر است، اما ما به خاطر اصلاح ایران فداکاری کرده ایم و اینجا ماندهایم» خیلی فکر غلطی است و آثار زیانباری دارد. ما اینجا مانده ایم تا اسیر فرهنگ نابودکننده و ضددینی دنیای مدرن نشویم.
2- نقل قول از مصطفی: «نباید در شرایط هر روز خود تکرار شویم مگر در بندگی خدا»؟؟؟؟
در بندگی خدا هم اگر تکرار شویم، خیلی بدتر فسیل خواهیم شد. اگر این بندگی ما را هر روز به درجات بالاتر و فهم عمیق تر و لذت بیشتر نرساند، ما را به سبک خیلی از پیرمردهای بازنشستهای که فقط به درد مردن می خوردند، فسیل خواهد کرد. خلاصه اینکه اتفاقا به نظر من در بندگی خدا ابدا نباید هر روز تکرار شویم!!!
پاسخ:
۲۸ فروردين ۹۲، ۱۳:۳۴
چه قدر خوب که خوانده ای و چه قدر عالی که نظر داده ای.
---
چهار مورد اول که خوب خیلی عالی بود.
در مورد نقدها:
1. بله صحیح می فرمایید شاید خوب بیان نکرده ام بله ذی نفع اول خودمان هستیم. به صورت بسیار واضح «خارج از ایران» بهتر نیست.
2. منظور البته در مناسک بود و نه در ارتقای درجه.