دلا بسوز که سوز تو کارها بکند | نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند | |
عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش | که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند | |
ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند | هر آن که خدمت جام جهان نما بکند | |
طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک | چو درد در تو نبیند که را دوا بکند | |
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار | که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند | |
ز بخت خفته ملولم بود که بیداری | به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند | |
بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد | مگر دلالت این دولتش صبا بکند |
دلا بسوز!
سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۰۷ ق.ظ
مصطفی حسن پناه
وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسانها نکاتی هست که دستکم در ظاهر متناقض میرسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.
دیدگاهها (۲)
مهدی ادیب
۲۹ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۳۴
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند...
خدا به هممون رحم کنه
در پناه خدا باشی مرد
سیدسروشمهدی مویدی
۳۰ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۱۰