تبلیغ غیر مستقیم؛ پوچی یا منزلت؟

تبلیغ غیر مستقیم؛ پوچی یا منزلت؟

در این پست می‌خواهم به تفکری اشاره کنم که باعث جلوگیری از انواع حرکت‌های مثبت در زمینه‌های مختلف از جمله تبلیغ غیر مستقیم می‌شود. این تفکر هر چند نشان می‌دهد که تفکری دینی است با جریان اصیل اسلام و ولایت زاویه دار است. از نمود های این تفکر اشاره‌ی غیر مستقیم به بی فایده بودن هر گونه فعالیتی جز فعالیت دینی است. از این دیدگاه فعالیت‌های دیگر هیچ کدام ارزش ندارند که به آن‌ها پرداخته شود.

افرادی که این تفکر در آن‌ها نفوذ کرده است، افراد بدی نیستند. این تفکر تئوریسین مخصوصی ندارد و به وضوح از جریان دین و روحانیت جداست اما افراد با دغدغه های بسیار پیچیده‌ی امروزی وقتی که نابسامانی‌ها را در جامعه می‌بینند بعضاً در دام این نوع طرز فکر می‌افتند.

با یک مثال ادامه می‌دهم. برنامه‌ی تلویزیونی رادیو هفت برنامه ای ترکیبی است که سعی می‌کند با استفاده از ادبیات کهن و معاصر، چهره های آشنا و مصاحبه های مخصوص، دکور خاص و فضای شاعرانه به اهداف خود و جلب مخاطب در رسانه‌ی ملی برسد، مورد نقد غیر منصفانه‌ی شدید بعضی از این دوستان است. البته این برنامه کاملاً قابل نقد است و می‌توان در خیلی امور و از جمله برنامه‌های رسانه‌ها نظر داد و اصلاح نمود. اما نکته‌ی خیلی مهم آن است که بدانیم تفکر فوق‌الذکر چنین فضای امید بخشی را پوچ می‌داند. در حالی که اساساً یکی از رسالت‌های رسانه و مخصوصاً رسانه‌ی ملی در عصر حاضر امید بخشی، تقویت زبان و ادبیات مادری، ترویج مطالعه و اخلاق و مواردی از این دست است. در چنین چارچوبی برنامه ای که بتواند بدون بهره گیری از هر آنچه که حرام و ممنوع است مخاطب را از پای تلویزیون‌های مسموم (تا پیش از این خارجی ولی کم کم با رشد سریال‌های درب و داغان داخلی!) جمع کند، برنامه‌ی شریفی است و قس علی‌هذا.

علی رغم هر چه در بندهای فوق گفته شد باید معروض بدارم که تعصبی روی نقد تفکر مزبور ندارم. این روزها دوباره تبلیغ غیر مستقیم که کارآمدی آن بارها تجربه شده است، کم کم به محاق می‌رود. البته این افول علل زیادی دارد که اکنون مجال بحث درباره‌ی آن‌ها نیست.

مظلومیت دین در این نوع تفکر آنجا مشاهده می‌شود که بدانیم دین برای زندگی انسان‌ها عرضه شده است یعنی اگر فعالیت غیر دینی (یعنی غیر عبادات و مناسک) را پوچ بدانیم، فلسفه‌ی عرضه‌ی دین را خدشه دار کرده‌ایم.

باز هم تأکید می‌کنم که هدف نقد یک جریان نیست، چون اساساً چنین جریانی وجود ندارد. نقد تفکری است که خزنده به افراد نفوذ می‌کند و ممکن است افراد با علم به هر آنچه عرض کردیم و حتی خیلی بیش از آن، نا خود آگاه به ورطه‌ی چنین افکاری درافتند.

۰ ۰
۳ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۳)

مهدی ادیب

۱۴ مهر ۹۱ ، ۱۴:۰۸
یه کمی مبهم بود.
خوبه که فضای وبلاگ رو یه کمی به فضای نقد تفکر نزدیک کردی
ایشالا که اینطور متنهات ادامه داشته باشه.
من خیلی نفهمیدم اولا مشخصات این تفکری که نقدش کردی چی بود. بعدش هم نفهمیدم مشکلاتش چیه. فقط فهمیدم که تاثیرش اینه که با تبلیغ غیر مستقیم دین مخالفت میکنه. اما چرا و چگونه

پاسخ:

۱۴ مهر ۹۱، ۱۴:۱۶
این تفکر که متفکر رسمی نداره
اثرات غیر مستقیم ایجاد می کنه
البته فقط با تبلیغ غیر مستقیم مخالفت نمی کنه
فضا رو به سمت تبلیغ زدگی می بره
و زندگی رو از ابعاد مختلف نگاه نمی کنه

مهدی ادیب

۱۴ مهر ۹۱ ، ۱۶:۴۰
این تبلیغ که میگی منظورت تبلیغ دینیه دیگه؟
تبلیغ به معنای عامش که نیست.
توضیحات کاملتری مورد نیاز است. من هنوز شیرفهم نشدم

پاسخ:

۱۴ مهر ۹۱، ۲۳:۱۶
بله
منظور تبلیغ دینی است

کبوتر سپید

۱۵ مهر ۹۱ ، ۱۸:۱۷

سلام

راستش این پست شما کمی در لفافه است یعنی نمی دانم شما با تبلیغ دینی به صورت غیر مستقیم موافقید یا مخالف! اما فکر می کنم که مسئولان رسانه ملی  و دست اندر کاران هم در ایجاد این جریانات سوء و کمرنگ تر شدن تبلیغات دینی (حالا چه مستقیم چه غیر آن) اصلا" بی تقصیر نیستند . از سریال های مناسبتی برای "ماه مبارک رمضان " گرفته که  با شروع  شدنشان فکر می کردم محوریت داستان سریال چه نقطه عطفی با ماه خدا دارد! تا فیلم سازی برای دفاع مقدس که 180 درجه فرق می کند با آنچه  من و ما از کسانی که جنگ  را لمس کرده اند شنیده ایم . معلوم است که فرزندان دهه 70 و 80 و .... ایثار و رشادت رانمی فهمند با ساخت فیلم ها و سریال هایی چون "اخراجی ها" و  "بیدار باش" ! که تماما" در طنز بسر می برند.یادش بخیر ما جنگ را ندیدیم اما از همین رسانه نوا و سینه زنی آقای کویتی پور را شنیدیم و شیفته " محمد جهان آرا" ها شدیم و مدیون خونشان ...

به نظرم وقتی مساله ای آرام آرام در ذهن یک فرد تزریق می شود باید آرام آرام و منطقی از ذهنش بیرون برده شود  مثل دین مداری ،مثل پوشش

و پر واضح است که تبلیغ و رسانه  و مهم تر از همه این ها رفتار درست با یک جریان غلط می تواند  اصلاح کننده باشد .

وقتی می گویم رفتار درست با یک جریان غلط  برای این است: چندی پیش برای دیدن نمایشگاه عفاف و حجاب به مجتمع خاتم الانبیا (ع)  رفتم . جلوی در ورودی یک آقا ! خانم های بد حجاب  را به داخل سالن برای بازدید راه نمی داند ! نکته اول: نگاه به نا محرم آیا دستور دینی است ؟ نکته دوم : وقتی  خانم بد حجابی برای بازدید از سالن عفاف و حجاب آمده شاید با دیدن تبلیغات زیبا و محیط آنجا جذب حجاب میشد !!!  حرف ها برای گفتن زیاد است ...

امید آنکه جز هدایت یافتگان باشیم

التماس دعا


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.