لاجرعه سر کشیدم؛ جانستان کابلستان

لاجرعه سر کشیدم؛ جانستان کابلستان

خدا بیامرزد امواتت را آقا رضا! چند بار نزدیک بود گریه ام بگیرد! الآن یک جورایی دارم له له میزنم برای هرات!

دمت گرم و سرت خوش. منتظر کتاب بعدی هستیم.

تمام کتاب های این مردک را - به فارسی پارسایان افغانی بخوانید - لاجرعه خوانده ام.

--------------------

کتاب جانستان کابلستان را اگر خودم می نوشتم، تقدیم می کردم به پدر و مادرم که جوان های طبقه ی کارگر و فرودست را شاید به اندازه ی خود ما دوست دارند.

توصیه می کنیم این کتاب را بخوانید، پیش نیازش فارسی بلد بودن است.

-----------------------------

"ایران را قدر بدانید .."

 

۰ ۰
۲ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۲)

دستت درد نکند آقا رضا بابت همه ی آنچه که گفتی و با احترام تمام خواندیم و پذیرفتیم.کتاب بسیار زیبایی است راجع به نقطه ی فراموش شده ای از ایران.خواندیم و لذت بردیم پس بخوانید و لذت ببرید.

توسط:مهدی ادیب

۲۸ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۴:۵۲
ایول. ازت میگیرم میخونم در پناه حق باشی حسن پناه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.