سقوط معنوی چند بعد دارد و طبعاً من جاهل تر از آنم که همه ی ابعاد آن را بدانم، یا بخواهم در باره ی آن ها سخن بگویم. اما بدیهتاً برای طبیعی شدن گناه دو چیز لازم است یکی جو و محیط و دومی زمان. معمولاً اولی فراهم است و این دومی است که انسان را تدریجاً می پوساند و غرور کاتالیزور این داستان غم انگیز است، مرز غرور و اعتماد به نفس به قدری باریک است که انسان به سادگی می تواند در این امر مرتکب اشتباه شود.
البته ما که این ها را می گوییم طبعاً خودمان بی مشکل نیستیم اما در دو تیپ انحرافات علنی و مخفی آشکار سازی انحرافات و علنی کردن آن ها طبیعتاً از غرور بیشتری حکایت دارد.
ذکر تاریخی: امروز صبح علی اکبر فرخ چشک را خواب دیدیم که گفت نتایج کنکور آمده و ما را بیخواب کرد! نتایج کنکور که نیامده بود، اما چیز هایی دیدیم که ما را وادار کرد که بگوییم "با زمان است که انسان می ترکد"
امروز عصر امتحان آز دینامیک ماشین ها و ارتعاشات مکانیکی داریم. حقیر هنوز مطالعاتم کافی نیست، به تعبیر امروزی ها استرس داریم نه استرس بیست نشدن بل استرس افتادن.
دیدگاهها (۱)
توسط:پاورست
۰۷ خرداد ۸۸ ، ۱۵:۱۲