از قیل تا قال از قال تا حال (۳)

از قیل تا قال از قال تا حال (۳)

 

در به دری

تقدیم به دل پاک همه ی دوستان واقعی و مجازی

 

از در درآمدی و من از ره به در شدم

صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم

قدری اگر به من بیچاره بنگری

معلوم تر می شودت بی ثمر شدم

از خانه ی سپید خودم گشته منصرف

دنبال بوی یار به کوه و کمر شدم

گاهی دچار سکسکه ای بی خبر شدم

گاهی به کار هردو جهان بی اثر شدم

هر دم ز همدم خوبم فراق نیست

***

گفتم تو و به یاد جوانی فتاده ام

گویی به یاد جرم جوانی فتاده ای

در خواستگاری ِ ثمر ِ عمر ِ بی خودی

 چرخی زدی و هردو جهان را فلک شدی

اما من زمینی ظاهر خراب را

گاهی بدون در به دری نی لبک شدی

گاهی به شکل زمزمه ای بی کلک شدی

گاهی به یاد رایحه ای قاصدک شدی

من وارد خیال خودم نم نمک شدم

دیدم که دور شمع شبت شاپرک شدم

 

۰ ۰
۳ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۳)

توسط:مهدی ادیب

۰۳ خرداد ۸۷ ، ۱۷:۳۶
به بهبه بهخیلی اتمسفرش رُستیک بود!!!

توسط:محمدحسین بادامچی

۰۳ خرداد ۸۷ ، ۲۰:۴۲
نه باباکار خودت بود؟؟؟؟!؟!ایولا مصطفی! ظاهرا شاعریت بهتره!!!

توسط:آیناز

۰۴ خرداد ۸۷ ، ۱۶:۱۱
شما عجب ذوقی دارید ای دوست!!عجبا!!!ما بسیار متاثر گشته ایم!!مرحبا!!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.