Title-less

Title-less

 توضیح: این مطلب را قرار بود در جشن یاد استاد دانشکده بخوانم که قسمت نبود و دست تقدیر شاید آن را راهی این جا کرد. من هم بدون تغییر آن را می آورم.

سپاس گزار خداوند جهان و جهانیان هستیم که ما را حیات می دهد تا شکر گزار نعمت های او باشیم. نعماتی که خداوند از سر لطف می بخشد. و در صورت نا سپاسی از آن ها محروم می شویم. ما در این جا گرد یکدیگر آمده ایم تا انسان را تکریم کنیم همان طور که خداوند تکریم می کند انسان را. و طلب کنیم توفیق الهی را تا بتوانیم از نعماتش بهره مند شویم.

برای این که ما در این جا این افتخار را پیدا کنیم که سپاس گزار زحمات اساتید گران قدر و دلسوز دانشکده باشیم، جهد بسیار لازم است. جهد بسیار لازم است تا ببینیم ظرافت هایی را که معلول یک عمر تلاش خستگی ناپذیر معلمان ما هستند. جهد بسیار لازم است تا ببینیم که چه شوری نهفته است در دل معلم تا قدری از دانش خود را به دانش جو منتقل کند. جهد بسیار لازم است که سپاسی در خور برای این خدا واره ها بیابیم.

ما علی رغم همه ی تلاش های صورت گرفته مشکلات زیادی داریم. لازم به بر شمردن نیست. تاریخ مهندسی امروزی در ایران که میراث خور علم وارداتی است به زحمت به صد سال می رسد. در ارتباط صنعت و دانشگاه و دانشگاه ها و مراکز پژوهشی با یکدیگر مشکل داریم. مشکلات فرهنگی، و بی هدفی و بطالت نیز ما را به شدت تهدید می کنند. اما امروز روز دیگری است ما فکر نمی کنیم از این ها صحبت کردن حالمان را بهتر کند ما جوان هستیم، ما به دنبال اکسیر جوانی هستیم.

خداوند اولین معلم انسان است. انسان که خلیفه ی خداست بر روی زمین. زمین که هم خانه ی انسان ها است و هم بر اساس مشیت الهی مسخر و تحت امر انسان ها است. انسان که در دنیا صاحب قدرت و مقام است منحصرا با رسیدن به مقام کمال است که حق تصمیم گیری پیدا می کند. و عجیب است که هر چه دانا تر می شود، وظیفه ی سنگین تری می یابد.

عجیب نیست که در این مهمانسرای وحشی وظیفه ی جانشینی خداوند به انسان کامل سپرده شده باشد. زیرا چنین انسانی دو مشخصه ی لازم را دارد: یکی گوهر و ذات الهی است و دیگری، تعلیمات و آموزه های الهی. بدین سان می توان مشاهده کرد که فرزندان آدم اگرچه همگی از گوهر الهی بهره مندند اما الزاما به مقام انسانیت نمی رسند. زیرا همگی به درستی تعلیم نشده اند. خداوند از اولین لحظات آفرینش برای انسان آموزگارانی می فرستد که رسالتی سنگین بر عهده دارند. در علوم الهی به واسطه ی پیامبران تعلیم می کند و در علوم طبیعی خود خلق می کند آسمان ها و زمین را و نظام می بخشد روز و شب را. ثابت نگه می دارد و تکرار پذیر می کند تا انسان از هر منظری در هر زمانی نظاره گر وقایع طبیعی شود، بیاموزد و ابن سینا توجیه کند و نیوتون صورت دهد و دیگری رد کند.

با این رویکرد علم تجربی نیز رنگ و بوی الهی می گیرد، و پالایش آن از زنگار های نفس سرکش واجب می شود. این گونه است که تقوا و علم پیوندی دیگر می یابند و عالم و معلم و متعلم متعهد می شوند که تا واپسین لایه های نازک وجدان پایمرد اصول الهی باشند. انسان خلیفه ی خداست روی زمین. انسان هر چه الهی تر باشد به خداوند شبیه تر است. هر انسانی که بنده ی حق باشد، صفات خداوند در او زنده می گردد. بندگی حق لازمه ی جانشینی خداوند است و پیامبران از این رو ممتاز بوده اند که هم خود جانشینانی شایسته بوده اند و هم در پرورش دیگر جانشینان خداوند جهدی شایسته کرده اند.

انسان های امروزی با تمام خیانتی که به خود، پیامبران و خداوند مرتکب می شوند. بسیاری از زمینه های رشد امروز را از پیامبران و اولیای الهی به ودیعه گرفته اند. و عجیب نیست که این خیانت بیش تر از جنس غفلت باشد.

شیطان حکومت خویش را بر ضعف ها و ترس ها و عادات ما بنا کرده است. و اگر ما نترسیم و از عادات مذموم خویش دست برداریم و ضعف خویش را با کمال خلیفة اللهی جبران کنیم دیگر شیاطین را بر ما تسلطی نیست. دشمن برده ی ماشین است و ما ماشین را در خدمت ایمان می کشیم.

دشمن در برابر ایمان ما متکی به ماشین پیچیده ی جنگ است. آیا قرن پانزدهم هجری قمری قرنی است که در آن کشتی طوفان زده ی تاریخ به ساحل آرام عدالت می رسد؟

ای استاد، بگذار دشمن با مانور های ستاره ی دریایی و جنگ ستاره ها خوش باشد دریا دل مطمئن این بچه هاست. و پایان تاریخ همین سرزمین و همین دریاست که ایستاده ایم و رقم می زنیم. بیم موج و شب تاریک البته رفیق راه ماست. اما از پس تمام التهاب ما مهتاب در حال طلوع است و چهره ی متبسم ماه روی مینای مانا ی ما می افتد. استاد تو خودت می دانی؛ تاریخ بدون ما نمی شود؛ فردا بدون ما تنها است.

و باز هم عجیب نیست که معلمان عصر امروز یعنی همین قرن پانزدهم هجری قمری، در دانشگاه های قرن بیست و یکم میلادی پس از هزاران سال از آخرین پیامبران الهی ادامه دهنده ی راه انبیا باشند چه خود شایسته اند و چه تدبیر در کار پرورش شایستگان می کنند.

۰ ۰
۱ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۱)

چرا هیچ کی این جا نیست؟همون آیسا بهتر بود شاید!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

وبلاگ حاضر را از سال ۱۳۸۶ آغاز کردم. کوشیدم فهم خود را از دنیا و مافیها با رعایت انصاف و بدون تعصب بیان کنم. طبیعتاً در رفتار و گفتار بسیاری انسان‌ها نکاتی هست که دست‌کم در ظاهر متناقض می‌رسد، پس اینجا هم از چنین تناقضاتی خالی نخواهد بود. صمیمانه خواهشمندم نظراتتان را با من در میان بگذارید.