توضیح ۱: اخیرا نام هایی که بر می گزینم برای عنوان ها بیشتر شبیه اسامی کتاب های هری پاتر است، مثلا هری پاتر و یادگاران مرگ.
توضیح ۲: در یکی از برد های منتسب به انجمن اسلامی دانشگاه شریف مطلبی آمده بود که مضمون آن بیان نا کار آمدی دولت احمدی نژاد در گاز رسانی به شهر های مختلف است؛ بر آن شدم که قدری در باره موضوع گفته شده و موضوعات مرتبط بنویسم.
مشکل گاز منشا مبهمی ندارد. افزایش مصرف گاز و محدودیت عرضه ی گاز. می توان افزایش عجیب مصرف گاز در زمان های سردی هوا را ناشی از دلایل زیر دانست
-
سرمای هوا و اختلاف دمای محیط های بیرون و درون که بخش قابل کنترل آن به دست انسان ناشی از عدم وجود فرهنگ مصرف صحیح است. زیرا ما ایرانی ها معمولا منزل خود را بیش از حد گرم می کنیم.
-
عدم وجود عایق بندی مناسب و عدم توجه کافی به این موضوع از سالیان دور
-
عدم توجه به صرفه جویی در مصرف گاز
اما چرا ایران با محدودیت عرضه ی گاز روبرو است، دلیل ساده ای دارد ایران با توجه به دارا بودن دومین ذخایر بزرگ گاز جهان در هر حال چاه هایی با حداکثر دبی محدود در اختیار دارد. حداکثر نرخ گاز رسانی ربط محسوسی به حجم ذخایر ندارد. این موردی است که نوسندگان مطلب ِ پیش گفته در برد انجمن اسلامی یا از روی جهل و یا از روی تجاهل از آن عبور کرده اند.
در زمان های سرد سال که تمام کشور سرمای هوا را تجربه می کند، دبی حداکثر گاز کفاف دبی مصرف آن را نمی دهد و افت یا قطع فشار گاز اتفاق می افتد.
با توجه به الگوی افتضاح مصرف انرژی در کشور مشکل گاز در زمستان جدی است و بدیهی است که هر سال جدی تر خواهد شد. این از مشکلات ساختاری کشور نشات می گیرد و آشکار کننده ی نا توانی دولت خاصی نیست. همان طوری که در سال های واپسین دولت محمد خاتمی نیز این مشکل پیدا شده بود.
دولت ها قادر نیستند به صورت دفعی این مشکل را حل کنند بل که با ایجاد نظام های صحیح در ساخت و ساز و مصرف انرژی می توانند به تدریج به حل این مشکل نزدیک شوند.
اکنون کار هایی که برای حل این مشکل صورت می گیرد عبارت است از:
-
قطع گاز صنایع و نیرو گاه ها و اجبار آنها به استفاده از سوخت جایگزین و یا تعطیلی کامل آن ها
-
قطع گاز ادارات و مراکز آموزشی و دانشگاه ها و ... و تعطیلی اجباری آن ها
-
قطع گاز جایگاه های عرضه ی سی ان جی
-
تبلیغات و توصیه ی مردم به صرفه جویی در مصرف گاز
دولت معمولا مجبور می شود تا هر چهار راه گفته شده را به کار بندد. از چهار راه ذکر شده ۲ تای اول یقینا به ضرر صنعت، اقتصاد و محیط زیست ما هستند. راه سوم فقط در صورتی که با اعلام قبلی و توجیه و توصیه ی مردم به استفاده از بنزین باشد شدنی است و گرنه موجبات ایجاد صف های طویل و نا رضایتی را فراهم می کند. راه چهارم بهترین راه است. خوشبختانه از سال های گذشته راه چهارم به صورتی جدی تر به کار بسته شده است و امید آن می رود تا تدریجا شاهد به نتیجه رسیدن آن باشیم.
بدیهی است طرح های دیگری نیز ممکن و عملی هستند.
پ. ن. درک نمی کنم که چگونه ممکن است در یک دانشگاه صنعتی مانند شریف که انتظار می رود دانشجویان آگاهانه در تحلیل های خود حقایق و ظرایف علمی را در نظر داشته باشند، عده ای از غفلت این همه دانشجو استفاده کنند و با کدر نمایاندن واقعیت سوی ِ ساحل مطامع و منافع سیاسی خویش کشتی برانند؟
دیدگاهها (۳)
توسط:محمدحسین بادامچی
۲۷ بهمن ۸۶ ، ۱۷:۰۳
توسط:مهدی ادیب
۰۲ اسفند ۸۶ ، ۱۸:۰۷
توسط:مهدی ادیب
۰۲ اسفند ۸۶ ، ۱۸:۱۵